سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اِسمَع اِفهَم یا فلان ابن فلان...

تاریخ انتشار
1391/09/12
دیدگاه
0

اِسمَع اِفهَم یا فلان ابن فلان...

 

اِسمَع اِفهَم یا فلان ابن فلان........................................
اِعلَم یا فلان ابن فلان................................................
اَفَهِمتَ یا فلان ابن فلان.............................................
این سه عبارت تقریبا مشابه اولین جمله فراز های نخستین،میانی و پایانی دعایی است که در هنگام دفن میت مسلمان بر زبان کسی که وظیفه تلقین میت را برعهده دارد جاری می شود.البته اگر میت زن باشد با توجه به متفاوت بودن کاربرد ضمیر ها برای زن و مرد ابتدای جملات با ضمایر مونّث شروع می شود...

به هر حال عبارات آشنایی است و همه مان لااقل یک بار صحنه دفن میت را مشاهده کرده ایم .دعایی است که بعد از گذاشتن میت در داخل قبر و قبل از اینکه زیر خاک مدفون شود یکی از نزدیکان میت داخل قبر شده با اشاره کسی که می خواهد تلقین را بخواند از شانه چپ میت گرفته و همزمان با دعای تلقین میت را تکان میدهد. در  این هنگام معمولاَ کسانی جمعیت حاضر را به سکوت فراخوانده و از بستگان میت هم خواسته می شود گریه نکنند تا میت و به طریق اولی جمعیت حاضر صدای تلقین دهنده بشنوند. وقتی سکوت نسبی حاکم شد ،تلقین شروع می شود: اِسمَع اِفهَم یا فلان ابن فلان( مثلا بشنو و بفهم ای حسن پسر حسین) یا اِسمَعی اِفهَمی یا فلان بنت فلان( مثلا بشنو و بفهم ای طاهره دختر حسین) هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذى فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَبِّییّنَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِىَّ بْنَ مُوسى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَالقآئِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدَىً اَبْرارٌ یا حسن ابن حسین اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تعالى وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما

 آیا بر آن پیمانى که از ما بر پایه‏ آن جدا شدى مى‏باشى،از گواهى بر اینکه معبودى جز خدا نیست،یگانه و بى‏شریک است،و اینکه محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)بنده و فرستاده اوست،و سرور پیامبران و خاتم رسولان است،و اینکه علىّ امیر مؤمنان است و آقاى جانشینان،و امامى که خدا اطاعتش را بر جهانیان واجب کرده،و اینکه حسن و حسین، و على بن الحسین،و محمّد بن على،و جعفر بن محمّد،و موسب بن جعفر،و على بن موسى‏ و محمّد بن على،و على بن محمّد،و حسن بن على،و قائم حجت مهدى(درودهاى خدا بر ایشان) امامان مؤمنان،و حجّتهاى خدا بر همه آفریدگانند،و امامانت امامان هدایت و نیکانند. اى حسن پسر حسین،هنگامى که دو فرشته مقرّب،و دو فرستاده خداى تبارک و تعالى‏ نزد تو آیند،از پروردگارت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبله‏ات و امامانت از تو سؤال کنند نترس،و در جواب آنها بگو:
اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ رَبّى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّى وَالاِْسْلامُ دینى وَ الْقُرْآنُ کِتابى وَالْکَعْبَهُ قِبْلَتى وَ اَمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامى وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِی الْمُجْتَبى اِمامى وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلاءَ اِمامى وَ عَلِىُّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامى وَ مُحَمَّدٌ باقِرُ عِلْمِ النَّبِیّینَ اِمامى وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى وَ مُوسَى الْکاظِمُ اِمامى وَ عَلىُّ الرِّضا اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامى وَ عَلِىُّ الْهادى اِمامى وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرىُّ اِمامى وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامى هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتى وَ سادَتى وَقادَتى وَ شُفَعآئى بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدآئِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
خدا جلّ جلاله پروردگارم و محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)پیامبرم و اسلام دینم و قرآن کتابم و کعبه قبله‏ام و امیر مؤمنان‏ على بن ابیطالب امامم،و حسن بن على مجتبى امامم،و حسین بن على شهید در کربلا امامم،و على زین العابدین امامم،و محمّد شکافننده دانش پیامبران امامم،و جعفر صادق‏ امامم،و موسى کاظم امامم،و علىّ الرضا امامم،و محمد جواد امامم،و على هادى‏ امامم،و حسن عسگرى امامم،و حجّت منتظر امامم مى‏باشند.اینان که درودهاى خدا بر همگى آنان باد امامان من و آقایانم و پیشروانم و شفیعان من هستند.با آنان دوستى مى‏کنم و از دشمنانشان در دنیا و آخرت بیزارى مى‏جویم،

همانگونه که مشاهده می شود یک دوره اصول اعتقادی اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری بصورت فشرده است که برمیت یادآوری می شود.و ادامه می یابد:
ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الاْئِمَّةَ الاَْحَدَ عَشَرَ نِعْمَ الاَْئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جآءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقُّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِى الْقَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقُّ وَالنُّشُورَ حَقُّ وَ الصِّراطَ حَقُّ وَالْمیزانَ حَقُّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَالْجَنَّةَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ
سپس بدان اى حسن پسر حسین به درستى که خداى تبارک و تعالى نیکو پروردگارى است،و محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)نیکو رسولى است،و امیر مؤمنان على بن ابطالب،و فرزندانش یازده‏ امام نیکو امامانى هستند،و آنچه را محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)آورده حق است،و مرگ حق‏ است،و سؤال نکیر و منکر در قبر حق است،و بعث و نشر حق،و صراط و میزان‏ و پراکنى نامه اعمال حق است،و بهشت و دوزخ حق است،و قیامت آمدنى است،شکّى در آن نیست،و خدا هرکه را در گورها برانگیزد.
آنگاه می گوید: :
اَفَهِمْتَ یا حسن ابن حسین؟
اى فلان آیا فهمیدى؟
در حدیث آمده:میّت در جواب مى‏گوید:آرى فهمیدم،سپس ادامه می یابد:
ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ هَداکَ اللَّهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فى مُسْتَقرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ
خدا بر گفتار ثابت،ثابت‏قدمت بدارد،به راه استوار هدایتت‏ کند،بین تو و اولیائش در قرارگاهى از رحمتش آشنایى برقرار کند.
وبا این  دعا خانمه می یابد:
اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ
خدایا زمین را از دو پهلویش خالى گذار،و روحش را به سویت بالا ببر،و از جانب خود حجّت را تلقین او فرما، خدایا او را ببخش و درگذر،

در آخرین فراز تلقین از میت سوال می شود که آیا فهمیدی ؟ متوجه شدی؟

آیا مخاطب این سؤال طبیعتا نمی تواند میت باشد بلکه مخاطبین واقعی حاضرین زنده در بالای سر مرده هستند که انتظار می رود با مشاهده پایان کار حیات آدمی در این کره خاکی ، کمی بخود آمده، اصول دین را فراموش نکرده باشد.وگرنه میت اگر هم صدای میت را بشنود که می شنود پاسخ او را ما نمی شنویم و از زنده ها انتظار است که بخود آمده یک فلاش بک به سبک زندگی و اصول اعتقادی خودشان بزنند و این تنبّه احتمالی اطرافیان تقید بیشتر آنان بر انجام واجبات و ترک محرمات را در پی داشته باشد و از این رهگذر خداوند متعال ثوابی را به میت مذکور اعطا نماید .

بازهم شنیده اید که سخنرانان مذهبی و مداحان در مراسم مختلف برای اینکه توجه مخاطبان را به پاسخگویی جلب کنند اعلام می کنند : لال و بی ایمان از دنیا نروی صلوات فرست.منظور آنان همین واپسین لحظات حیات بنی آدم در این دنیا و اغازین لحظات حیاتش در آخرت است که بنا بر روایات و مشاهده احوالات محتضرین  به هنگام جان دادن برای خیلی ها، گفتن شهادتین بسیار سخت می شود و شیطان دراین لحظات سرنوشت ساز نهایت سعی خودش را می کند تا بنی آدم نه تنها موفق به ادای شهادتین نشود بلکه خدای ناکرده با انکار خداوند و اصول دین اسلام کافر از دنیا برود .از جمله شگردهای شیطان در این صحنه  با توجه به عارض شدن تشنگی شدید برای میت، دزدیدن ایمان انسان ها با تعارف کردن کاسه آبی گوارا ، مشروط بر انکار وحدانیت خداوند و سایر اصول حقه دینی است آبی که وجود خارجی نداشته و سرابی بیش نیست.