ضرورت جداسازی دوقلوهای ناچسب
تحلیل وضعیت موجود:
با اشاره به موارد فوق الذکر، معلوم می گردد که وزارتخانه تازه تأسیس مسؤولیت بسیار بزرگی را عهده دار است و با یک حساب سرانگشتی و الاهم فالاهم کردن حوزه فعالیت ها ی این وزادتخانه مشخص می شود که کفه ترازوی جوانان این وزارتخانه باید نسبت به ورزش بسیار سنگین تر باشد. ولی سابقه سه ساله این وزارتخانه و نیز قرار گرفتن واژه جوانان بعد از ورزش، نشان می دهد که هم وزیر و هم ظرفیت اجرایی وزارتخانهمربوطه، عمدتاَ به ورزش اختصاص یافته و با توجه به وضعیت هیجانی و تنوع و تعداد زیاد فدراسیون های ورزشی ( تعداد 46 فدراسیون فعال ورزشی) و ظرفیت بالای رشته های ورزشی همچون فوتبال ، در این تقسیم بندی ناعادلانه وزارتخانه بین دو ورثه ، نمی توان به کسی خورده گرفت و تا وقتی این دو قلوی نچسب به زور به هم چسبانده شده از هم جدا نشوند،هر دولت و وزیری هم که سرکار بیاید، چندان نباید انتظار بهبود وضعیت موجود را داشت.
ظرفیت وجودی جوانان، معضلات و مشکلات این قشر عظیم و سرنوشت ساز در آینده کشور آنقدر گسترده است که تأسیس یک نیمچه وزارتخانه آنهم با قلی قلدر و ناهمگونی چون ورزش ،هرگز حق مطلب ادا نمی شود و این موضوع در طول این دوسال و نیمی که از عمر وزارت ورزش و جوانان می گذرد کاملا هویدا بوده و ناکارآمدی آن در حوزه جوانان ،اظهر من الشمس بوده و کارشناسان منصف این مطلب را تأیید می کنند.
فلسفه وجودی این وزارتخانه و چسباندن این قلوهای ناهمگون ، به پاسخگو کردن مسئول ورزش کشور به قوه مقننه بود و بس. غافل از اینکه این ادغام ممکن است به نفع ورزش کشور باشد ولی با توجه به گستردگی و پرحاشیه بودن رشته های ورزشی بطور قطع و یقین مسائل جوانان را به حاشیه رانده و همه توان مدیریتی وزارتخانه را مال خود خواهد کرد و این ادغام به نوعی جفاکاری در حق جوانان ختم خواهد شد..
شاهد مثال اینکه در سال 1384 در اجرای امور محوله به مجلس شورای اسلامی رفت و آمد داشتم ،شاهد تلاش زیاد نمایندگان، مخصوصا کمیسیون فرهنگی به ریاست آقای دکتر افروغ برای تصویب طرح تسهیل ازدواج جوانان بودم که این طرح سرانجام در 27/9/1384 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید . من ساده لوح فکرمی کردم با تصویب و عملیاتی شدن این قانون،لااقل بخشی از مشکلات جوانان در دو حوزه مهم ازدواج و پیش نیاز آن اشتغال حل می شود. ولی با گذشت حدود 9 سال از تصویب و ابلاغ این قانون، اتفاق خاصی رخ نداده و جالب تر اینکه، هیچ مسئول و نهاد قانونی و نظارتی هم (مجلس به عنوان قوه تقنینی و ناظر بر اجرای قوانین) این موضوع را بطور جدی پیگیری نکرده است ودر نتیجه مشکلات اساسی جوانان همچنان لاینحل باقی مانده است ،ولی در همین مدت شاهد بحث ها ، پیگیری ها و حتی استیضاح وزیر ورزش در مجلس بودیم .
از تاریخ تصویب و ابلاغ این قانون حدود 9سال می گذرد ولی دریغ از یک حرکت مؤثر در راستای اجرای این قانون و مشاهده ذره ای گشایش در کلاف سردر گم مشکلات عدیده جوانان و در رأس آنها اشتغال ، ازدواج و اسکان جوانان . حال بقیه امور غیر مادی جوانان را نظیر توانمندسازی آنان در عرصه های عزت مندی ، هویت یابی و دینداری و واکسینه سازی در برابر سم های مهلک و خانمان برانداز منتشره از رسانه ها و سایت های اینترنتی ، ماهواره ها و.... را به مراتب بعدی حل مشکلات جوانان واگذار می کنیم . ولی برآورده نمودن نیازهای اولیه نظیر اشتغال، ازدواج و مسکن در کلانشهر ها از ضروریاتی است که تلاش های چندین و چند ساله نظام نتوانسته به نحو مطلوب آن هارا برآورده نماید.
حرکت بدون وقفه عقربه های ثانیه شمار ساعت بیانگر این واقعیت مهم است که چرخ زمان در حال گذر است و بازداشتن آن امکان پذیر نیست وزمان جوی آب را ماند که هر لحظه در حال گذر است و آب رفته به جوی باز نمی گردد . به فرموده مولای متقیان حضرت علی (ع) فرصت ها هم چون ابر در حال گذرند و بقول مرحوم قیصر امین پور چه زود دیر می شود. سعادت و شقاوت جامعه در گرو رشد و بالندگی جوانان است . اگر مسؤولان جامعه توانسته باشند با سیاستگذاری های واقع بینانه و آینده نگرانه و برنامه ریزی های دقیق و حساب شده در فاصله زمانی نوجوانی و جوانی از فرصت چند ساله ای که در اختیار دارند بهره برداری بهینه کرده و نیروی انسانی کارآمدی را تربیت کرده باشند، آینده آن جامعه به سمت رشد و بالندگی و تعالی سیر خواهد کرد . و اگر خدای ناکرده مسؤولان با بی کفایتی و ندانم کاری و بی تدبیری دچار روزمرگی شده و بجای پرداختن به مهمات امور جوانان به فکر پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان با اموری کم فایده و بی فایده (نظیر پخش چند باره مسابقات ورزشی کشور های دیگر و....) باشند و نیروی انسانی کارآمد، با احساس هویت بالا و اراده ای قوی برای آینده جامعه مهیا نکرده باشند طبعا نباید انتظار داشت که آن جامعه در آینده روی خوش ببیند و قهرا سیر قهقرایی خواهد پیمود.
جوان به عنوان یک موجود زنده دارای دامنه وسیعی از نیازمندی ها و توانایی های بالقوه برای برآورده نمودن آن نیاز هاست .اگر از بعد انسان شناسی دینی و الهی به موضوع بنگریم این موجود زنده قرار است خلیفه خداوند یکتا حداقل در این کره خاکی باشد، انسانی که توانایی خداگونه شدن را دارد و به اذن الله می تواند فعال مایشاء باشد و تا قاب قوسین او ادنی به خالق نظام هستی نزدیک شود.
انسانی که برای شروع شدنش زمان مشخصی وجود ندارد و خلق شده است تا بماند و بماند یعنی زمان مشخصی هم برای پایان وجود و بقایش متصور نیست .همین قدر می دانیم که خالق یکتا در قرآن کریم به کرات فرموده اندکه : متقین و نیکوکاران جاودانند در بهشت و کافران و مشرکان جاودانند در جهنم !
اگر از دیدگاه انسان شناسی مادی و غیر الهی نگاه کنیم این موجود با کمی تمایز از دیگر موجودات دارای سلسله نیازمندی های متنوع و با دامنه گسترده ای است و از نظر اهمیتی که برای بقا و تداوم حیات او وجود دارد، برابر اولویت بندی آقای مازلو به سطوح متفاوتی قابل قابل طبقه بندی است. از نیازهای زیستی تا نیاز های عاطفی و .......
پس اگر قرار است این موجود زنده تداوم حیات داشته باشد و به حیات خود ادامه دهد، لاجرم برآورده نمودن نیاز های زیستی اش اولویت نخست را دارد و بقیه نیازمندی ها در مراحل بعدی قرار می گیرند .
این تقسیم بندی تا حدودی در دو دیدگاه الهی و غیر الهی مشترک است . یعنی پیام آوران الهی هم فرموده اند که: هر کسی معاش ندارد معاد هم ندارد .
بنابراین آنچه برای جوانان و زندگی آنان اهمیت داشته و اولویت نخست را دارد تمکن مالی است تا از این طریق بتواند نیازمندی های خود را تأمین نماید.حصول تمکن مالی از چند طریق امکان پذیر است . (1)تخصیص مبالغی برای تأمین حداقلی نازمندی ها از طرف حکومت برای آحاد جامعه (2) به ارث بردن ثروت و دارایی تمام ناشدنی از والدین (3) کسب درامد توسط خود اشخاص از طریق اشتغال که این مورد، تأیید و تأکید همه عقلا ،و نخبگان و اندیشمندان جوامع انسانی را با هر گرایش فکری و عقیدتی داراست. پیش نیاز اشتغال هم دو چیز است ،ابتدا توانایی انجام کاربا فراگیری تخصص مورد نیاز جامعه و به موازات آن ، فراهم بودن زمینه کارو اشتغال یا به عبارتی بازار کار .
اشتغال برای داشتن درآمد ،استقلال اقتصادی و احساس خوشایند مفید بودن برای جامعه و داشتن اعتماد و عزت نفس و توانمندی گام برداشتن در مسیر حیات بشری، یعنی تشکیل خانواده و تولید نسل جایگزین از طریق ازدواج در چارچوب نظام و قوانین مصوب و مورد قبول نظام حاکم بر آن جامعه می باشد.
مسؤولان امر در هر جامعه ای موظفند اولا در فاصله زمانی کودکی ، نوجوانی و جوانی جهت توانمند سازی جوانان و جذب بازار کار شدن جوانان ، همزمان و هماهنگ با انتقال آموزه ها و نظام ارزشی مورد قبول جامعه و به بیان اندیشمندان علوم اجتماعی جامعه پذیری آنان ، تخصص های لازم و کافی را برای جذب بازار کار شدن آنان آموزش داده باشند. در ثانی بازار کار شایسته و متناسب با نیازمندی های جامعه را فراهم آورند.
در مرحله دوم وضعیت جامعه بگونه ای مدیریت شود که امکان ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان در سن متناسب ازدواج به صورت محترمانه و تقریبا سهل الوصول مهیا باشد تا جوانان بتوانند همزمان با رسیدن به بلوغ جنسی به بلوغ اقتصادی و اجتماعی هم رسیده و آمادگی لازم و کافی برای تشکیل خانواده را داشته باشند.
پس اولویت نخست اشتغال است تا جوان بتواند درآمد مکفی برای برآورده نمودن نیاز های زیستی خودش و توانمندی اقتصادی برای ازدواج ، تشکیل خانواده و اداره و تأمین هزینه های عائله تحت تکفلش را در حد عرف جامعه داشته باشد.
ازدواج و تشکیل خانواده بعد از تأمین نیاز های زیستی از دیگر نیازمندی ها اولی تراست: اولا برای اینکه ارضاء غریزه جنسی در طبقه بندی نیازها در طبقه نیازمندی های زیستی قرار می گیرد و مأموریت خطیرو سازوکار حکیمانه ای است که بعد از فراهم شدن امکان بقای خود، خالق نظام آفرینش برای بقای حیات و تداوم نسل بر عهده همه موجودات از جمله انسان گذاشته است . غریزه جنسی همچون دیگر غرایزی زیستی در سن بخصوصی فعال می شود و خداوند حکیم برای ایجاد انگیزه و به عبارتی تضمین بقای نوع بشر، این غریزه را بسیار جذاب و پر فشار آفریده است . کششی مثال زدنی بین دو جنس مخالف برای همزیستی و تشکیل خانواده ، اگرچه این کار برای دو طرف قرارداد، مسؤولیت ها و محدودیت های فراوانی را در پی داشته باشد .
اولویت بعدی نیازمندی ها داشتن سر پناه است تا انسان و زوج های مزدوج در آن بیاسایند و در کنار هم زندگی مشترک و جایگزین سازی نسل خود را پی ریزی نمایند.
ملاحظه می نمایید که هنوز از ورزش در طبقه بندی نیاز ها خبری نیست .
البته در بحث اشتغال به صرف اشتغال کسی در جایی نمی تواند راهگشا باشد(مخصوصا اگر با تعریف یک ساعت در هفته باشد) ، بلکه حقوق دریافتی و درآمد ناشی از اشتغال هم مهم است و باید یک جوان شاغل بتواند با کسب درآمد مکفی، یک زندگی در حد متعارف و معمولی متناسب با جامعه ای ( کلانشهر،شهر ، روستا) که در ان زندگی می کند، تشکیل داده و آبرومندانه مدیریت نماید و ازعهده یکی از وظایف ذاتی تشکیل خانواده که همان تولید نسل جایگزین است بر آمده و به آن راغب باشد . در شرایط فعلی یکی از معضلات اجتماعی مهمی که بقا و تداوم نهاد خانواده و حیات جامعه را در حال حاضر و آینده کشور تهدید می کند ،کاهش نرخ رشد جمعیت و منفی شدن آن در آینده نزدیک است.
چه باید کرد و چه می توان کرد ؟
در نگاه نخست به نظر می رسد؛ صرف انتزاع امور جوانان از وزارت ورزش و احیای سازمان ملی جوانان با همان مأموریت و ساختار سازمانی قدیم نمی تواند وضعیت مطلوب را در این حوزه بوجود آورد و جا دارد تدبیری نو اندیشیده شود. اگر جمع بندی ها به این منجر شود که چاره کار در تأسیس وزارتخانه ای مستقل است، راه کارهای قانونی برای اجرای این کار طی شود.
از طرفی هم بحث کوچک سازی دولت و هم ضرورت پاسخگو بودن مسؤولان ورزش و جوانان به دستگاه های تقنینی و نظارتی مطرح است که هر دو حرف درست و منطقی است. ولی وقتی نسخه پیچیده شده ، در مقام عمل نه تنها به بهبود روند کار کمک نکرده ، بلکه با کاهش کارآمدی، نقض غرض هم شده باشد چه باید کرد ؟
در یکی از سایت ها به نقل از اطرافیان ریاست محترم جمهور آمده بود که قرار است سازمان امور جوانان از وزارت ورزش وجوانان منتزع شده و بار دیگر به صورت یک سازمان مستقل تشکیل شود .
انتزاع امور جوانان از ورزش می تواند انفکاک مبارکی باشد اگر این تصمیم گیری با آسیب شناسی تصمیمات قبلی، در دوره ای که امور جوانان در اختیار سازمان ملی جوانان بود و با بازنگری در قوانین و مقررات مصوب گذشته همراه باشد و با یک نقشه راه مطمئن ، کارشناسی شده و قابل اجرا در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، با در نظر گرفتن مقدورات و امکانات به مورد اجرا گذاشته شود.
سرمایه گذاری در رفع نیازهای اساسی جامعه و مخصوصا جوانان که به تربیت و تولید سرمایه انسانی کارآمد در آینده جامعه می انجامد از هر گونه سرمایه گذاری و در هر زمینه دیگری اولی تر است و هرگز نباید به این امور با نگاه صرفه اقتصادی کوتاه مدت و زود بازده نگریست.
پس معلوم می گردد اولا نقش جوانان برای زمان حال و آینده جامعه آنقدر مهم و حیاتی است که یک وزارتخانه مستقل برای این امر اختصاص یابد. اگر هم قرار باشد به دلایلی همچون ضرورت کوچک سازی دولت و...... امورات این گروه آینده ساز، به یکی از وزارتخانه های موجود چسبانده شود ، وزارتخانه هایی همچون ؛ وزارت کار، آموزش عالی و تحقیقات، بهداشت و آموزش پزشکی، صنعت و معدن و تجارت ، راه و شهرسازی و....... در یک کلام هر وزارتخانه دیگری غیر از ورزش ،اولی تر است. البته شاید در جوامع و کشورهای دیگر، جوانان از نظر تأمین نیازهای اولیه زیستی تأمین بوده و دغدغه نخست جوانان داشتن تنوع در نوع زیست ، داشتن بدن های متناسب ،بدن سازی ، پر کردن اوقات فراغت و....باشد . ولی در جامعه ما و در شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی موجود اولویت های زیستی ( اشتغال ، ازدواج مسکن و...) اولی تراست و ورزش در مراتب بسیار پایین تری قرار دارد.
در شعارها ی تبلیغاتی و انتخاباتی آقای رئیس جمهور محترم دو بند مخصوص جوانان آمده است . یکی اینکه: (دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت جوانان بیکار باشند.دوم ه اینکه: نگرش به جوانان باید تغییر اصولی پیدا کند)، این دو بندد بیانگر اهمیت موضوع جوانان در دیدگاه ریاست محترم جمهور است و باید مشاوران ،رسانه های جمعی، ارباب جراید ، نمایندگان مجلس و همه سازمان های مردم نهاد و متولی امور جوانان این امور را به مسئولان دولتی یادآوری کرده و از راه های قانونی تحقق آنها را مطالبه نمایند.
با شناختی که از افکار و اندیشه ها، درایت و تدبیر آقای رئیس جمهور محترم سراغ داریم قطعا ایشان و همکاران محترمشان این موارد را مد نظر داشته و با تصمیم گیری های مدبرانه خود به فراهم نمودن بستر مناسب برای برآورده شدن نیازهای اساسی جوانان همت خواهند گماشت.
حال که با خلق حماسه سیاسی و انتخاب آقای دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران ، بارقه های امید در دل آحاد جامعه فروزان تر شده و علی رغم مشکلات عدیده ناشی از تحریم های ناجوانمردانه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و مهمتر و دردناکتر از آن سوء مدیریت مسئولان دست به گریبان هستند ،به آینده امیدوارتر شده اند ، جا دارد دولت یازدهم در همین ابتدای ورود به حوزه اجرا و تصدی اداره امور کشور، با درایت ، عقلانیت و تدبیر که شعار انتخاباتی ایشان هم می باشد، قدم های استواری در حل مشکلات اساسی جوانان برداشته و کاری کنند که گذر زمان موجبات جرقه های امید به شعله های سرفرازی، احساس خوشبختی و رضایت مندی از کلیت زندگی در دل های پاک و بی آلایش جوانان شود.
در پایان برای مزید اطلاع مسئولان و مخاطبان متن قانون تسهیل ازدواج جوانان آورده می شود . باشد که این یادآوری مطلعی باشد برای اندیشیدن دوباره و جامع تر به موضوع جوانان و نیازمندی های اساسی آنان و چاره اندیشی مسئولان محترم در دولت جدید و مجلس شورای اسلامی. انشاألله